چرا انفال پيگيري نمي شود؟

طبق آيه قران انفال همان اموال عمومي است که در اختيار ولي فقيه است. يعني انفال متعلق به خدا و رسول است و از انجا که علما ورثه انبيا هستند لذا به آنها به ارث مي رسد. از نظر کلي هم گفته اند که انفال اموال غير شخصي است بنابر اين رودخانه ها کوهها و بيابان ها و دره ها و جنگل ها مصداق بارز آن است. تصور غلطي که هست اين است که انفال را در يک محدوده مشخصي مي گويند. مثلا رودخانه هاي ايران! يا معادن ايران در حاليکه انفال به همه رودخانه ها اطلاق مي شود و کسي حق ندارد خود را مالک رودخانه يا دريا بداند فرقي نمي کند اين دريا در ايران باشد يا در خارج از ايران. زيرا حکم الهي تقيد بردار نيست مگر اينکه خداوند خودش آن را مقيد کند. وقتي انفال جمع بسته مي شود يعني همه مباحات جهاني براي خدا است. قاعده اي در مورد زمين هست که مي گويد زمين از ان کسي است که آبادش کند(الارض لمن احياها) بنابراين زمين تا موقعي که احيا نشده يعني کاربري صنعتي مسي يا کشاورزي پيدا نکرده متعلق به هيچکش نيست.  حالا چرا اين تصور پيش آمده که انفال در امريکا يا اروپا متعلق به خدا نيست بايد از سکولارها پرسيد! چون آنها اصلا خدا را قبول ندارند که بخواهند زمين و دريا را به او نسبت بدهند. يکي از نشانه هاي بارز کساني که به خدا ايمان دارند عمل به احکام و دستورات الهي است. پس آنهاييکه دم از اديان توحيدي مي زنند بايد قبول کنند که انفال متعلق به خدا است و در انها تصرف نکنند. والا در زبان گفتن يا در همايشها سخنراني کردن و خود را پيرو مسيحيت يا يهوديت و اسلام دانستن ولي انفال را بالا کشيدن معني ندارد. حتي بودائيها هم اعتراف مي کنند نهضت امام خمين نه تنها گرايش به دين را در اديان توحيدي زياد کرد بلکه در اديان ديگر هم مردم معتقد تر شده اند. پس بايد که ديانت خود را ثابت کنند و انفال را در هرکجا هست متعلق به خدا بدانند و در اختيار ولي فقيه قرار دهند. البته ولي فقيه هم مالک نيست بلکه اداره آنها را براي جلوگيري از تصرف غيرقانوني به عهده دارد و ميتواند ان را به نيازمندان بدهد يا از در امد آنها براي مردم رفاه ايجاد نمايد. ولي فقيه هم حق دارد براي بازپس گيري اين اموال اقدام کند. و قانون لازم را به تصويب برساند. از انجا که امام خمين به ولايت مطلقه فقيه عقيده داشت بنابراين ولايت فقيه بر تمام دنيا بايد اشراف داشته باشد و نگذارد که انفال غارت شود و يا به مالکيت غصبي تبديل شود. ممکن است بحث مبسوط اليد بودن هم مطرح شود. و بگويند چون ولي فقيه در ايران است فقط به ايراني ها ميتواند دستور بدهد ولي اين طور نيست. ولايت مطلقه فقيه قابل تجزيه نيست يعني نمي توان براي مصر و يا اردن و يا آمريکا و روسيه ولي فقيهي جداگانه قائل شد بلکه اگر هم لازم شد بايد نمايندگي از سوي ولي فقيه اشته و يا منصوب از طرف ايشان باشد. بنابر اين ادعاهاي مردم عراق ومصر و افغانستان و غيره صحيح نيست که بگويند ما ولي فقيه را قبول داريم ولي بايد از خودمان باشد! ولي فقيه نماينده امام زمان عج است. و امام زمان هم نماينده خداوند در روي زمين است نه فقط در بين ايرانيان! جکومت واحد جهاني ايشان فقط مخصوص ايان يا در حد طرفداران ش نخواهد بود بلکه سراسر زمين را پر از عدل و داد مي کند. يکي از ظلم هاييکه جهان را پر مي کند همين انفال خواري است. دولتها و شرکتها با تکيه بر زور يا سرمايه خود انفال را تصاحب مي کنند و مردم دنيا را در عسرت و تنگي قرار مي دهند در حاليکه انفال براي عموم مردم است و بايد که خرج شخصي نشود. هارون به موسي بن جعفر گفت فدک را به تو برمي گردانم! حدود آن را تعيين کن! و امام فرمود مرز اولش عدن است،مرز دوم سمرقند و مرز سوم آفريق و مرزچهارم خزر و ارمنستان